9601
طراحی معماری خانه تناولی کامران دیبا
طراحی معماری خانه ی پرویز تناولی اثر کامران دیبا
خانه ی پرویز تناولی اولین و آخرین کار معماری تک واحدی مسکونی کامران دیبا در ایران است. پروژه در سال 1346 تا 1348 در تهران طراحی و اجرا گردید.
این بنا در سال 1346، یعنی در سال های ابتدایی ورود دیبا به تهران طراحی و اجرا شده است. کامران دیبا علاقه ای به طراحی ویلا و خانه ی شخصی نداشته و به گفته خودش هدفش " معماری مردمی" بود. الناز رحیمی این اثر زیبا را در فصلنامه شماره ی 25 هنر و معماری، اینگونه توصیف کرده است: " بعد از گذر از سراشیبی کوچه ای طولانی به خانه ای می رسیم که خانه است و نه تنها سرپناه. آنچه از سمت کوه دیده می شود نمایی از دیوارها و شکستگی های آجری با پنجره های سبز رنگ می باشد که در پس دیوار بلند حیاط پنهان شده است. خانه ای با ابهت و استوار که چون سرو وسط حیاط سال هاست به کوچه می نگرد. با رود به خانه در می یابیم که فضای داخلی القاگر نوعی گشودگی، آرامش و سکوت است، حسی شبیه به حضور در یک گالری هنری.
برای مطالعه مقاله فرآیند طراحی معماری روی لینک کلیک کنید.
در کنار روشنایی ورودی و حیاط، سیالیت فضایی و آزادی ناشی از چیدمان خانه، شومینه، کف پوش های چوبی گرم، فرش های رنگین و نقوش متنوع بیان می کنند اینجا خانه ی یک هنرمند است. در گفت و گو با استاد تناولی، صاحب و ساکن خانه، درمی یابیم که معمار با توجه به نیازهای خانواده، تک تک فضاها را طراحی کرده است و ایده اصلی طراحی، همان سیالیت و نمایش آثار استاد تناولی در گوشه و کنار خانه بوده است. در طراحی داخلی، فضاها با با دیوارهای نیمه باز و اختلاف سطوح از هم جدا می شوند و هر طبقه مشرف به طبقات دیگر می باشد. در این محیط مرزی میان هنرها وجود ندارد. قالی بافی، مجسمه سازی در کنار معماری دیبا ، حدود 40 سال است که در کنار هم می درخشند و هر بیننده ای را تحت تاثیر قرار می دهند. در قسمت ورودی با دید به یکی از فرش های دستباف استاد، عبور از چند پله به سالن اصلی و بزرگ خانه می رسیم که پنجره های سراسری رو به حیاط جنوبی دارد و شومینه ی زیبایی در مرکز آن نصب شده است. که نشیمن و محل پذیرایی از مهمانان می باشد. سالن اصلی از سمت چپ با چند پله به یک فضای تقسیم منتهی می شود. این قسمت از یک طرف به اتاقکی نیمه باز و بدون در راه دارد که به سالن و پله ها گشوده می شود و محل نمایش تعدادی از پوستر های نمایشگاه های مختلف استاد تناولی می باشد و از طرف دیگر به پله های طبقه بالا راه دارد. طراحی نشیمن با پنجره های وسیع رو به جنوب فضا را بسیار روشن و دلنشین کرده است و با یک مبل راحتی ومیز ناهار خوری مدرن چیدمان شده است. در پاگرد پله ها، فضاهای مکث بزرگی جهت قرار دادن آثار و تابلو های هنرمندان بزرگ طراحی شده است. در طبقه بالا راهرویی به کتابخانه شخصی استاد راه دارد. کتابخانه با پنجره هایی رو به شمال و جنوب فضایی مناسب جهت مطالعه ایجاد کرده است. راهرو هم پنجره های رو به حیاط ورودی دارد. در نهایت پله ها در تراز اتاق خواب ها خاتمه می یابند. فضای خصوصی خانه در طبقه آخر طراحی شده است. بخش های خدماتی، آشپزخانه، سرویس ها در طبقه همکف قرار گرفته است. که در عین دسترسی آسان چندان در معرض دید نیستند.
در مجموع، سفیدی دیوارها، پنجره های وسیع، کفپوش های چوبی و اختلاف سطوح سنجیده، در کنار ستون های آجری و فرش های رنگین، فضایی ناب و دلپذیر خلق کرده است. پنجره سالن پذیرایی به حیاط پشتی باز می شود. حیاطی شیب دار، پوشیده از چمن، یاس و درختان بلند قدیمی که استخر بزرگی هم در مرکز آن قرار دارد. همچنین یک کارگاه مجسمه سازی در انتهای حیاط قرار گرفته است. طراحی نمای خانه از سمت جنوب یا همان حیاط پشتی، بسیار پرکاربرد تر و وسیع تر است. پلکان آجری زیبایی به طبقات مختلف دارد و تراس ها و پنجره های سراسری آن زیبایی دو چندانی به نما بخشیده است. این خانه یکی از با ارزش ترین آثار معماری مدرن در سیستم خانه سازی معاصر ایران است که بعد از چهل سال همچنان بی نقص و کارآمد است. این طرح همزمان با طراحی پارک شفق صورت گرفت، به این دلیل جزئیات مشترکی از جمله بند کشی سفید، استفاده از آجر سفید و زیر پنجره های شیب دار، دارا می باشد. یکی از چالش های طراحی از نظر وی، مسئله پله و جدایی سطوح طبقات بود. او برای حل این مشکل، هر پاگرد را طبقه ای مستقل در نظر گرفت. این ایده به صورتی گسترده تر در ساختمان شمال فرهنگسرای نیاوران مطرح شد.