8238
فرم طراحی معماری
روند شکل گیری فرم در طراحی معماری
فرم طراحی معماری از عملکرد تبعیت می کند. در طول تاریخ طراحی معماری عبارتی فریبنده تر از این جمله وجود نداشته است. در قرن نوزدهم زمانی که این عبارت برای اولین بار توسط لویی سالیوان به کار برده شد، جنبه فرهنگی و اجتماعی عمل کرد مورد نظر بود. گونه های مختلف ابنیه، مصالح ساختمانی متفاوتی را نیز در ذهن تداعی می کردند، که به نقل از سالیوان تمامی ماهیت های ارگانیک و غیر ارگانیک، فیزیکی و متافیزیکی، انسانی و ماورای انسانی، و همچنین مظاهر راستین ذهن، قلب و روح را در بر می گرفت. برای مدرنیست هایی که این جمله را در قرن بیستم اقتباس نمودند، عمل کرد دقیقا به معنی کاربرد یا نحوه ی استفاده از یک فرم طراحی معماری ساخته شده بود؛ تعبیری که موجب به وجود آمدن اختلاف نظرهای بسیار در میان معماران ونظریه پردازان شد.
اما اگر فرم طراحی معماری از عمل کرد تبعیت نمی کند پس از چه چیزی تبعیت می کند؟ ایده ها و نظریات متعددی برای پاسخ به این سوال مطرح شده است. به هر حال نظریه پردازان مدرنیسم و منتقدانی که نظریات مدرنسیم را بعد ها مورد تجدید نظر قرار دادند، با وجود اختلاف در نظریه هاشان، سه فرضیه ی اصلی را مطرح کردند: اول این که جامعه با فرهنگی واحد تعریف می شود. دوم این که فرم فیزیکی باید به دنبال یک اصل بنیادی یا یک دلیل پدید آید، دلیلی که می تواند از ملاحضات عینی یا ذهنی و یا از هر دو ناشی شود ( عرصه ای که در آن فرم ها شکل گرفته و مورد استفاده قرار می گیرند و یا ادراک می شوند) و سوم این که فرم طراحی معماری یا عینا تمثیل است و یا پاسخی است به یک مفهوم؛ عینیت یا امکان.
این دیدگاه متضاد در مورد عملکرد و نقش فرم در طراحی معماری، نمونه های بارزی هستند از تقابل های حاکم بر قرن بیستم: شرق در مقابل غرب، چپ در مقابل راست، فرهنگ در مقابل طبیعت، ذهنیت در مقابل عینیت، با این همه سرانجام این جنگ سرد، گسترش یافتن جوامع جهانی، افزایش میزان توافق های تجاری چند ملیتی و به دنبال آن سیل عظیم مهاجرت به پایتخت بود؛ نیروی کار و کالاها واندیشه ها، تغییرات سریع و روز افزونی را در شهرها و فرهنگ حاکم بر آن ها و به تبعیت از آن در حوزه ی معماری پدید آورده است. بدون شک چنین تغییراتی ایجاب می کند که هر یک از معماران، دارای فکر و عمل کردی مستقل را در تمام زمینه های طراحی معماری، به طور مثال طراحی دکوراسیون داخلی نیز باشند.
محیط ما محصول فرآیندهای متنوعی است که خود این فرآیندها به طریق پیجیده ای با یکدیگر در ارتباط اند. شهرهای دیگر بر اساس یک فرهنگ واحد قابل تعریف و شناسایی نیستند. شهرها فضاهایی خواهند شد که تعدد و کثرت فرهنگ ها و فرم طراحی معماری متعدد بر گرفته از فرهنگ ها با هم همراه شده و به هم پیوند می خورند؛ جایی که همواره فرهنگ ها و هویت ها به وجود می آیند. از این پس دیگر فرهنگ به عنوان مجموعه ای از ارزش های همگانی یا آیین های قراردادی که بر اساس عادات شکل گرفته و با توافق عموم اعتبار یافته است، تلقی نخواهد شد. شهرها از طریق دو مشخصه ی تفاوت و کثرت شناخته می شوند و چنین پیچیدگی بی سابقه ای، میزان تقاضا را برای ساخت فرم های طراحی معماری کارآمد افزایش داده است.
ادامه مطلب
منبع: روند شکل گیری فرم/ نویسنده: فرشید موسوی/مترجمان: فرناز نظری، میلاد میلانجی